با سلام
امروز برای درمان اغلب بیماریها، به هماهنگی و همکاری چندین متخصص نیاز هست. گاهی با بیماریهایی سرکار داریم که تا چند دهه پیش اسمشان هم در هیچ دایره المعارفی وجود نداشت. در این شرایط درمان بیماریهایی نظیر کم شنوایی مادرزادی، یک امر محال نیست. بنابراین میتوان گفت که تقریبا برای همه بیمارانی که مشکلشان کمی پیچیده تر از سرماخوردگی و دندان درد هست، نسخه های متعددی پیچیده میشود.  

از طرفی در بسیاری از این فرایند های درمانی، شکست درمان و یا گسترش مشکل به همان سادگی ممکن است رخ بدهد که یک متخصص اطفال، والدین کودک 5 ساله ای که لکنت می کند را همراه چند قلم دارو، روانه منزل کرده و توصیه به صبر میکند. و یا به جای گفتاردرمانی، آنها را به یک کلینیک روان درمانی ارجاع میدهد... ناآشنایی با سایر رشته ها و حرف پزشکی، میتواند عواقب سختی داشته باشد. 

ارایه پیچیده ترین خدمات پزشکی توسط یک تیم متخصص و کاربلد و یا درمانهای ناقص و بی کفایت، دو روی یک سکه هستند. تخصصی شدن علوم پزشکی.

***

طی چند هفته اخیر، کتاب " دارودرمانی و تغذیه در اختلالات گفتار وزبان" نوشته استاد عزیز و گرانقدرم، آقای دکتر داوود سبحانی راد، دوست خوبم آقای مجید جنت و آقای دکتر مهرداد ایرانشاهی(عضو هیات علمی مرکز تحقیقات)، به چاپ رسید. این کتاب توسط انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مشهد و با همکاری مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی منتشر شده است.

برای این سه بزرگوار و ناشر محترم آرزوی موفقیت و بهروزی دارم.

بخشی از مقدمه کتاب: 

WOLF در مقدمه ی کتابش اهمیت مطالعه ی دارودرمانی را برای درمانگران حیطه ی توانبخشی اینگونه بیان میکند: وقتی برچسب "درمانگر" به فردی داده شد، بیمار از این درمانگر انتظار دارد که به عنوان بخشی از جامعه ی پزشکی بتواند برنامه های ارزیابی جامعی را اتخاذ کرده و با آگاهی کامل نسبت به تمامی حوزه های حمایت کننده ی درمان، طرح درمانی کاملی را طراحی کند. از طرفی از وظایف درمانگر این است که آگاه باشد و علت تمامی علایم و نشانه هایی که در بیمار مشاهده میکند را بداند. به این معنا که بداند هردارویی چگونه بربیمار تاثیرمیگذارد و درصورت مشاهده علایم دربیمار، بتواند علت بروز علایم را تشخیص دهد و راه مقابله با آن را نیز بداند. درنهایت هنگامی که یک درمانگر نسبت به آخرین مطالعات انجام شده و درمان های صورت گرفته درمورد اختلالاتی که با آنها در ارتباط است، آگاهی داشته باشد و داروهای موثر، تاثیرات فارموکوکینتیکی این داروها ، تداخلات دارویی و همچنین عوارض احتمالی که ممکن است در نتیجه مصرف آنها ایجاد شود را بداند، قطعا به بیمار و طرح درمانی که برایش درنظر گرفته است کمک شایانی خواهد کرد.

مقدمه کامل در ادامه مطلب:

بیشتر اختلالات گفتارو زبان ، یک ماهیت نورولوژیک دارند پس میتوان جهت کاهش  نقایص نورولوژیک در این بیماران از داروهایی بهره برد که  در بهبود نواقص نورولوژیک مفید باشند. از جمله اختلالاتی که ماهیتی نورولوژیک داشته و میتوان از دارودرمانی درکنار سایر روشهای درمانی استفاده کرد ، میتوان به اختلالات نافذ رشد، لکنت، ADHD، آفازی، پارکینسون، صرع و MS اشاره کرد. اخیرا در زمینه استفاده از دارو در کنار درمان های توانبخشی مطالعات زیادی صورت گرفته، به عنوان مثال در حیطه ی اتیسم اثربخشی داروهای آنتی سایکوتیک، ضدافسردگی ها و عناصر گاباارژیک و گلوتامات ارژیک و سایر عناصر بررسی شده است واثربخشی تعدادی از این عناصر مشخص شده و تعدادی هم جزو داروهای بی اثر شناخته شده اند. همچنین در حیطه ی اختلال لکنت، تمرکز بیشتر مطالعات بر داروهای آنتاگونیست دوپامین یا داروهای گاباارژیکی می باشد با این هدف که سطح بالای دوپامین را در نواحی ساب کورتیکال مغز این افراد کاهش دهند. بطورکلی باوجود نواقص نورولوژیک مشهود در بسیاری از اختلالات گفتار و زبان و از طرفی با مشاهده ی اثربخشی داروهای آزمایش شده درکاهش شدت علایم این اختلالات، مشخص میشود که میتوان از دارودرمانی هم به عنوان نوعی درمان کمکی در کنار درمان های توانبخشی که برای این بیماران انجام میشود کمک گرفت تا در یک مدت زمان کوتاه نتیجه ی مثبت مورد انتظار حاصل شود.
در پاسخ به چرایی لزوم مرور بر دارودرمانی در اختلالات مربوط به نواقص گفتارو زبان در قدم اول بهتر است اینگونه بیان کنیم که مرور بر دارودرمانی برای آسیب شناسان گفتار و زبان به جهت لزوم رفع سریع نیازهای بیماران توسط درمانگران و بالابردن بازده درمان، اهمیت دارد. در سال های اخیر مطالعات جدیدی در خصوص انواع درمان های اثربخش درحیطه ی اختلالات گفتار و زبان انجام شده است. و نیاز است که درمانگر از تمامی درمان هایی که اثرات مثبتی بر بیمارمیگذارند آگاهی داشته باشد و در صورت نیاز برای بهبود عملکرد بیماران و یا پیشبرد طرح های درمانی خود از آنها کمک بگیرد. از جمله ی این درمان ها میتوان به دارودرمانی اشاره کرد. داروهایی که اخیرا دربرخی اختلالات معرفی شده اند و درمطالعات متعددی مورد آزمون و بررسی قرارگرفته اند ، ارتباط تنگاتنگی با درمان های توانبخشی ایجاد کرده و همپای این درمان ها اثرگذاری خود را نشان داده اند و درمواردی اثر توانبخشی را نیز تقویت میکنند همچنین برخی عوارض جانبی داروها میتوانند بر روند درمانی اتخاذ شده توسط درمانگر تاثیر منفی بگذارند. پس نیاز است تا گفتاردرمان آگاهی لازم را در رابطه با تاثیرات مثبت داروها و همچنین عوارض جانبی آنها داشته باشد و بتواند علت بروز برخی علایم بیمار در جلسه ی درمان( چه علایم مثبت/ چه علایم منفی) را تشخیص دهد و در جهت حفظ این علایم و یا کاهش آنها با پزشک مربوطه مشورت نماید و نظرات خود را در رابطه با تاثیرات داروهای مصرفی بیمار اعلام نماید تا مصرف آن دارو در نتیجه ی تاثیر مثبتش ادامه یافته و یا به علت عوارض جانبی منفی آن، محدود شود.
WOLF در مقدمه ی کتابش اهمیت مطالعه ی دارودرمانی را برای درمانگران حیطه ی توانبخشی اینگونه بیان میکند: وقتی برچسب "درمانگر" به فردی داده شد، بیمار از این درمانگر انتظار دارد که به عنوان بخشی از جامعه ی پزشکی بتواند برنامه های ارزیابی جامعی را اتخاذ کرده و با آگاهی کامل نسبت به تمامی حوزه های حمایت کننده ی درمان، طرح درمانی کاملی را طراحی کند. از طرفی از وظایف درمانگر این است که آگاه باشد و علت تمامی علایم و نشانه هایی که در بیمار مشاهده میکند را بداند. به این معنا که بداند هردارویی چگونه بربیمار تاثیرمیگذارد و درصورت مشاهده علایم دربیمار، بتواند علت بروز علایم را تشخیص دهد و راه مقابله با آن را نیز بداند. درنهایت هنگامی که یک درمانگر نسبت به آخرین مطالعات انجام شده و درمان های صورت گرفته درمورد اختلالاتی که با آنها در ارتباط است، آگاهی داشته باشد و داروهای موثر، تاثیرات فارموکوکینتیکی این داروها ، تداخلات دارویی و همچنین عوارض احتمالی که ممکن است در نتیجه مصرف آنها ایجاد شود را بداند، قطعا به بیمار و طرح درمانی که برایش درنظر گرفته است کمک شایانی خواهد کرد.
دارودرمانی چگونه به بیمارانی که در حیطه اختلالات گفتار و زبان قرارمیگیرند، کمک میکند؟ آیا دارودرمانی را میتوان جایگزینی برای درمان های توانبخشی گفتار و زبان دانست یا تنها میتوان از آن به عنوان کمک کننده و تسهیل کننده در توانبخشی استفاده کرد؟ از کدام داروها و با چه دوزی میتوان در اختلالات ذکرشده بهره برد؟ ما دراین مقاله سعی داریم تا با ارائه آخرین پژوهش های انجام شده در زمینه ی استفاده از داروها برای اختلالاتی که به حیطه ی گفتاروزبان مربوط هستند و معرفی داروهای اثر بخش در این زمینه ، پاسخی برای این پرسش ها بیابیم. مطالبی که ارایه خواهند شد به صورت طبقه بندی شده می باشند و دارودرمانی را برای هر اختلال بصورت جداگانه و اختصاصی بررسی خواهیم کرد. ازحیطه های مورد بحث دراین کتاب میتوان به دارودرمانی در اختلال لکنت، اختلال اتیسم ، نقص کمبود توجه و بیش فعالی،صرع،  آفازی و اختلالات نورولوژیک مربوط به گفتارهمچون پارکینسون و مالتیپل اسکلروزیس اشاره کرد. هنگامی که درمانگران حیطه ی توانبخشی درخصوص انواع داروهای قابل استفاده در اختلالات و اثرات جانبی آنها اطلاعات کافی داشته باشند در نتیجه بهتر میتوانند علایمی که گاهی اوقات در نتیجه ی عوارض جانبی داروهای مصرفی، در بیمار مشاهده میشود را تشخیص داده و پی به علت آن ببرند. از طرفی درصورتیکه درمانگر دانش کافی نسبت به داروهای مفید و قابل استفاده در مورد اختلالی خاص را داشته باشد میتواند با مشورت پزشک، دارو را وارد برنامه ی درمانی بیمار کند و همراه با انجام درمان های توانبخشی، از دارودرمانی هم کمک بگیرد تا در کمترین زمان ممکن بیشترین بهره نصیب بیمار شود و بهبودی بیمار تسریع شود. در بخشی دیگر در این کتاب به بررسی تاثیرات عناصر غذایی بر عود و یا بهبود علایم موجود در اختلالاتی نظیر: بیش فعالی، لکنت، آفازی و اختلالات طیف اتیسم پرداخته ایم. از آنجایی که یکی از وظایف درمانگر، ارائه مشاورات در زمینه ی سبک زندگی و عادات غذایی و تاکید بر تغییر آنها به شیوه ای مثبت می باشد، لزوم شناخت تاثیراتی که موادغذایی خاص بر سیر بیماری میگذارند کاملا واضح است و درمانگر باید در این زمینه اطلاعات کافی داشته باشد تا با ارائه نکات تغذیه ای، بیمار را از مصرف یکسری موادغذایی که تاثیرات منفی در بهبود بیماری دارند، منع کرده و استفاده از آن دسته موادغذایی که میتواند علایم اختلال را بهبود ببخشد به بیمار توصیه کند. به عنوان مثال در حیطه ی اختلال آفازی یکسری پرهیزهای غذایی و تغییر در سبک غلط زندگی لازم است تا از بروز سکته جلوگیری شود و در بیماران آفازیک استفاده از یکسری عناصرغذایی حتی میتواند به کاهش وسعت ناحیه ی آسیب دیده ی مغزی کمک کند . ازطرفی به علت فلجی و ضعف عضلانی ایجاد شده در این بیماران، روش های خاص غذادهی وجود دارد که نیاز است یک درمانگر به این روش ها، عناصرغذایی تاثیرگذار بر روند بیماری و همچنین انواع عادت های نامناسبی که بر ایجاد و یا تشدید بیماری اثر میگذارند واقف باشد تا اینکه بتواند مشاوره ای مثبت و ثمربخش به بیمار بدهد.
 امید است که مطالب پیش رو بتواند در جهت آشناکردن بیشتر آسیب شناسان گفتار و زبان با تاثیرات دارویی و انواع رژیم های غذایی و عناصر تغذیه ای خاص در اختلالات گفتار و زبان مفید بوده و تاثیرات مثبت خودش را در بهبودی مراجعان نشان دهد.